ترور دوگین ناکام ماند / دوگین کیست؟
با ترور ناموفق الکساندر دوگین، تئوریسین جنجالی و مشهور روس در مسکو که به مرگ دختر او انجامید، دوگین دوباره به صدر اخبار بازگشت. این بازگشت، در پی یک غیبت طولانی نبود! او در ماه های اخیر و متعاقب تجاوز ولادیمیر پوتین به اوکراین، یکی از چهرههای مهم در تحلیلهای کارشناسان غربی درباره ریشه ها و زمینه های تئوری پردازی روسها برای توجیه اشغالگری پوتین بوده است. دوگین که در کشور ما به واسطه روابط گسترده فرهنگی و سیاسی شناخته شده است، ارتباطات وسیع و کلیدی را در سطوح مختلف در کشورمان برای خود دست و پا کرد.
بدیهی است که اولین تصویر از او در ذهن ایرانیان، حضورش در راهپیمایی اربعین در کنار هنرمند و چهره سیاسی و مذهبی راستگرای تازه درگذشته ایرانی است. با این حال، زمینه های فعالیت او در ایران، بسیار فراتر از این حضور ساده بوده و هست. شناخت از دوگین و باورهای او، نقش او در روسیه و شبکهای که او و بزرگتر او در جهان برای توسعه فاشیسم و با استفاده از ایده ها و اصطلاحات غلط انداز و انحرافی ایجاد کرده اند، برای ایرانیان کلیدی است.
کمونیست، ضد کمونیست و همیشه فاشیست
اولین فعالیت های جدی الکساندر دوگین در سیاست شوروی، رویکرد ضد کمونیستی داشت. با این حال، نقطه مهم زندگی سیاسی او، پیوستنش به سازمان نئونازی روسیه در سال ۱۹۸۸ بود و از همینجا می توان رد فاشیزم را در رفتار سیاسی او تا به امروز، پی گرفت. فعالیت های سیاسی او در قالب تشکیل احزاب و جبهه های مختلف، تحت تأثیر دست کم، دو مفهوم بوده است.
یکی مفهوم و اصطلاح شسته و رفته اوراسیا و اوراسیانیسم که بر قدرت و اصالت نژاد روس مبتنی است و پیوندهای جدی با مسیحیت ارتدکس دارد و دیگری، فاشیزم خالص در نقاب اوراسیانیسم با تکیه بر متهم کردن لیبرالیسم و سایر مکاتب به فاشیست بودن. یکی از سازمان های سیاسی که دوگین تشکیل داد، پرچمش با صراحت از پرچم آلمان نازی الهام گرفته بود!
تئوریسین و مولف پوتینی
درباره نقش الکساندر دوگین در کرملین و تاثیر او بر ولادیمیر پوتین، خارج از مقالات و کتاب های آکادمیک، هم زیاده روی صورت گرفته است و هم در مواردی او را دست کم گرفته اند! واقعیت ها درباره نقش او میزان تاثیر او در ماه های اخیر خود را بهتر نشان داده است. دوگین در سال های استقرار قدرت پوتین، با تئوری اوراسیانیسم و تکیه بر ملیت گرایی نژادی روسی، نظر پوتین را به خود جلب کرد و در واقع ساختار اداره روسیه در کرملین برای استقرار و گسترش روسیه ای حول محور رهبری پوتین، فاشیزم خزنده مبتنی بر ملیت و مذهب را جستجو می کرد که برنامه و الگو و رویا برای آینده ارائه کند.
دوگین و اندیشه هایش و کتابش این نیاز را برآورده می کرد. کتاب “مبانی بنیادین ژئوپولتیک” که دوگین در سال ۱۹۹۷ منتشر کرد و به طور کل مقالات و سخنرانی هایش، در سال های جا افتادن پوتین در روسیه، چشم کاخ کرملین را گرفت. پوتین این کتاب را برای تدریس در دانشگاه ها و مؤسسات خاص و مهم اجباری کرد.
این کتاب، بر مبنای اصالت و برتری نژاد روس، سرشار از تحقیر مکاتب غربی و رؤیاپردازی برای آینده اوراسیا با محوریت روسیه است. دوگین به صورتی کودکانه و گویی با مداد رنگی در حال کشیدن نقشه جهان مورد نظر خود است، آینده کشورها را در سایه برتری نژادی و مذهبی روسها، ترسیم می کند. مثلا فنلاند را به روسیه می دهد و استونی را به آلمان. آذربایجان را پاره پاره می کند و البته… محور روسیه-ایران را در آینده ترسیم می کند که طبیعتا محوری است میان روسیه فاشیست و ایرانی که به همان رنگ درآمده باشد.
اشغالگری دوست دارد
سخنرانی های دهشتناک او در زمان تجاوز روسیه به گرجستان، حیرت انگیز بود و نژادپرستی از آن می بارید. دوگین همیشه برای اوکراین برنامه ای در سر داشته و از آن سخن گفته که حالا بخش جدی آن را در تجاوز تاکنون ناکام پوتین، جستجو می کند. در روند حمله روسیه به اوکراین، او و دخترش فعالیت رسانه ای و سیاسی جدی برای حمایت همه جانبه از تجاوز پوتین انجام دادند و دخترش به تازگی سخنرانی مفصلی در دفاع از ارتش روسیه و مقصرنشان دادن اوکراین در فاجعه شهر بوکا، ایراد کرده بود!
این اشغالگری را که پوتین در قالب ادعای غریب “نازی زدایی” از اوکراین مطرح کرده بود، باید دقیقا در قالب فاشیزم دید. نفرت و ضدیت با یهودیت یکی از ارکان فکری دوگین و چهره های تئوری پرداز مهمتر از او در کرملین است که به طور طبیعی، مورد استقبال پوتین نیز قرار گرفته است. تکیه بر اهمیت آیین ارتدوکس و ضد یهودیت در گفتار و استراتژی، محبوبیت او و کرملینش را در روسیه افزایش می دهد. این رویکرد، اشغالگری را نه تنها توجیه، که دوست داشتنی هم می کند!
زنجیره افراطی گری در جهان
دوگین یکی از چهره های موثر در ایجاد شبکه گسترده ای از گروه ها و چهره های افراطی و راستگرا در جهان است که با حمایت روسیه به هم مرتبط شدهاند. او در ایتالیا و فرانسه با افراطیان راستگرا و فاشیستها مانند حزب لگا پیوندهای جدی دارد. در فرانسه نیز دوگین بیش از کشورهای هدف دیگرش مانند اسپانیا موفق بوده است و روابط جدی با حلقه های افراطی فرانسوی ایجاد کرده است.
این شبکه در مجارستان نیز به شدت قدرتمند است و این، نکته کلیدی تازه در ارتباط این شبکه با آمریکا است! افراطی گری فرانسوی، ایده متوهم تهدید بزرگ برای نژاد سفید از سوی لیبرالها را مطرح کرد و مدعی شد که لیبرال ها می خواهند با مهاجران غیرسفید، کشورهایشان را سفیدزدایی کنند! این ایده، یکی از مبانی گفتمان سال های اخیر محافظه کاران و جمهوری خواهان آمریکا است.
مهم تر از همه، مجارستان است که نخست وزیرش، در حال تبدیل شدن به پیامبر ملیت گرایی مسیحی برای محافظه کاران آمریکایی است و در همایش های آنان، میهمان ویژه بوده است! نقش دوگین در قدرت گرفتن حقله مجار و فرانسوی شبکه فاشیست مورد حمایت روسیه جدی است. ساختارهای مشابهی نیز توسط او شبکه اش در یونان و ترکیه ایجاد شده اند و در نهایت باید اشاره کرد که او روابط خوب و محکمی با کوکلاس کلان ها در آمریکا دارد و رهبران گروه های افراطی در ینگه دنیا، از دوستان خوب او هستند. رهبر معروف کوکلاکس کلن ها هم که یادتان است چند سال پیش برای همایشی درباره هولوکاست به ایران آمده بود.