براندازی به بهای نابودی ایران
براندازی به بهای نابودی ایران هدف اصلی آنها است. نامش را «مردی که برجنگ علیه ایران پافشاری میکند» گذاشتهاند. سعید قاسمی نژاد و دستیارانش که در بنیاد دفاع ازدموکراسیها کار میکنند و نشریهای به نام فریدون هم دارند که از احیای سلطنت دفاع میکند.
می گویند کاسبان تحریم و مخالفان احیای برجام یک شبکه بینالمللی به هم پیوستهاند که یک پا در داخل دارند و پای دیگر در خارج است. اگر در داخل امثال جبهه پایداری و سعی جلیلی در راه توافق سنگ اندازی میکنند، بدیل خارجیشان جماعت تحریم طلب ضد برجام است که ابایی از حمله نظامی به ایران ندارد و برای رسیدن به اهدافش با همه مراکز و نهادهای قدرت علیه ایران هم لابی میکنند.
سعید قاسمی نژاد در یکی از آخرین اظهار نظرهایش در مخالفت با توافق هستهای گفته است که این توافق به آزاد شدن پولهای بلوکه شده و افزایش درامدهای ایران منجر میشود اما از این پول هیچ چیزی به مردم نمیرسد پس باید با آن مخالفت کرد.
این درحالی است که در همان مدت کوتاه گشایش بعد از برجام روحانی اتفاقات بسیار مثبتی در ورود سرمایه خارجی و خرید نیازهای کشور رخ داد که تاثیر مستقیم یا غیر مستقیم آن در زندگی مردم قابل انکار نیست. بنیادی که قاسمی نژاد برایش کار میکند به حمایت بیقید وشرطش ازدولت اسرائیل معروف است.
اما چیزی که کمتر کسی دربارهاش میداند، تمهیدات وعملکرد این بنیاد برای درگیرکردن ایالات متحده درجنگ برعلیه ایران است که قاسمی نژاد مهمترین مدافعش است. برخی، گزارشهای نادرست و بیاندازه اغراق شده این نهاد را مبنای اراده دولت ترامپ برای خروج از برجام و حتی تهدید به جنگ علیه ایران میدانند.
بنیاد دفاع از دموکراسی که نقشی کلیدی در اعمال تحریمهای بانکی علیه ایران داشته، به دولت ترامپ توصیه کرده بود که ایران خودرو و سایپا و شرکتهای زیرمجموعه آنها که حدود ۹۰ درصد بازار خودروی ایران را در اختیار دارند، تحریم کند. این بنیاد مدعی ارتباط نزدیک این دو خودروساز با بنگاههای نظامی ایران شده و گفته بود که تحریم این دو، گام بزرگ دیگری در راستای تکمیل سیاست فشار حداکثری خواهد بود!
لیبرال حامی پینوشه
قاسمی نژاد خودش را لیبرال و آزادیخواه میداند اما مسیری که دنبال میکند یعنی دفاع ازتحریمهای اقتصادی وفشارنظامی علیه ایران حمایت درتضاد آشکاربا سیاست گروههای منتقد واقعی درون جمهوری اسلامی است. از فعالان کارگری تا معلمان، زنان، گروههای دفاع از حقوق بشر، فعالان حقوق زنان وکنشگران اجتماعی، اصلاح طلبان، ملی گرایان و… آنها ادعا میکنند که درایران هیچ مخالفی در برابر قدرت وجود ندارد و از اینرو تنها تحریمهای اقتصادی و جنگ است که میتوانند باعث سقوط نظام شود.
آنان مدعیاند که هر منتقد و مخالفی در داخل یک عروسک خیمه شب بازی است و از همین روست که با همه جریانهای منتقد درون نظام سر دشمنی دارند و با توسل به انواع ابزارها به ویژه «بولی» کردن در فضای مجازی به دنبال تخریب و بیاعتمادسازی مردم نسبت به آنها با هدف خاج کردنشان از عرصهاند.
قاسمی نژاد حامی حمله نظامی سال ٢٠٠٣ آمریکا به عراق است و در مقالهای با عنوان « چرا آمریکا به ایران حمله خواهد کرد» بطور ضمنی این کشور را ترغیب به عملیات نظامی به زادگاهش میکند. درمقالهای در تلنگر با عنوان « لنین به ما چه میآموزد»، او ولادیمیرایلیچ لنین ونظریه سانترالیسم دموکراتیک اورا تحسین میکند. زمانی هم اگوستو پینوشه دیکتاتور شیلی را بهترازسالوادر آلنده وصف میکند.
او از کشتار تظاهرکنندگان مصری پس از کودتای عبدالفتاح السیسی درسال ٢٠١٣ پشتیبانی کرده ودرصفحه فیس بوک خود نوشته بود: «من فکرکردم این وظیفه من است که از ارتش مصر برای پاک کردن خیابانها ازبنیادگرایان اسلامی جنایتکارتشکر کنم»
هدف وسیله را توجیه میکند
درطی دهه گذشته، قاسمی نژاد در مقالاتی، اغلب با تکیه براستدلالهای آشکارا نادرست، دیدگاه «جنگ طلبانه» خود را به نمایش گذاشته است. بعنوان مثال، درمقالههای مختلفی پیش ازامضای برجام بارها تکرار کرده است که ایران برنامه هستهای نظامی دارد وازاین رو درگیری نظامی اجتناب ناپدیر است.آنچه برای این جریان مفهومی ندارد هزینههای انسانی مالی و کمرشکن تحریم هاست که در سالهای گذشته بر گرده مردم ایران سنگینی کرده تا جایی که در صورت به سرانجام نرسیدن توافق فاصلهای با شکست ندارد.
از آن مهمتراین که وقتی یک جریان این چنین از تشدید تحریمها دفاع میکند و همه تلاشش را برای ادامه یافتن آن انجام میدهد چه طور میتوان انتظار داشت که از حمله نظامی که نتیجهاش بیشک تلفات انسانی صدها بلکه هزاران شهروند بیگناه و خسارتهای مرگ بار انسانی واقتصادی است دفاع نکند! آنها عامدانه به وجوه غیر انسانی حمله نظامی اشاره نمیکنند و زیرکانه از کنارش رد میشوند تا بابت آن زیر سوال نروند.
آنها میگویند تحریمها شدت پیدا کند تا سطح نارضایتی مردم بیشتر شود و براندازی رخ دهد یا کشور به یک وضعیت بن بست گونه برسد که با حمله نظامی ساقط شود. یعنی سطح دشمنیشان با جمهوری اسلامی آن قدر زیاد است که اصلا چیزی به اسم مردم و ایران را نمیبینند و از هیچ ابزار و فشاری حتی به قیمتی له شدن مردم و نابودی وطن ابایی ندارند. هیچ چیزی جز هدف خودشان.گفته میشود که نتیجه ملموس تلاشهای سعید قاسمی نژاد و همراهانش اضافه بردسترسی به شغلهای پردرآمد وبودجههای هنگفت، سرهم کردن داستانهای دروغین درباره ایران، درخدمت فشار برای ایجاد یک رویاروئی نظامی است.