بوریس جانسون نخست وزیر بریتانیا است
بوریس جانسون نخست وزیر بریتانیا است. در روایت پیشین درباره بوریس جانسون و پایان دوران ریاستش بر کابینه بریتانیا، به روحیه و رویکرد سیاست ورزی بوریس پرداختیم و در دومین بخش از روایت مان درباره تحولات اخیر سیاسی در بریتانیا، به ابعادی خاص از شکل گیری وضعیت فعلی و سایه انداختن بوریس جانسون بر سیاست ورزی کشورش خواهیم پرداخت.
باور داریم که بحث از سیاست ورزی بوریس جانسون و آنچه او در بریتانیا کرده است، هم به درک ابعاد خاصی از سیاست ورزی مدرن آنگلوساکسن کمک می کند و هم راه پیش روی سیاست ورزی بریتانیایی را بهتر می شناساند. بریتانیا یکی از مهمترین بازیگران سیاست بین المللی است و تحولات این کشور بر سیاست ایرانی تاثیرگذار بوده و هست.
بوریس، به تنهایی، در سال های اخیر، چندین بار اهمیت این تاثیرگذاری بر سیاست ایرانی را نشان داده است! آنچه در سال های اخیر در بریتانیا رقم خورده است، اعمال سیاست هایی است که بر این کشور و قاره اروپا تاثیر جدی گذاشته است و با کابینه تازه این کشور که بیش از هر چیز، وفاداران بوریس جانسون در آن جلب نظر می کنند، مفاهیم و رویکردهای بوریس است که بریتانیا را روی دست می چرخاند.
چرا بوریس همچنان نخست وزیر بریتانیا است؟ در این نوشتار به ابعاد سیاست داخلی بوریسی می پردازیم تا سلطه اش بر سیاست داخلی بریتانیا را بررسی کنیم.
برگزیت و ثبات در بی ثباتی
بوریس جانسون بازیگر بی همتای نمایش برگزیت بود. موج های اولیه ایجاد شور و شوق و اراده برای خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا را چهره هایی مانند نایجل فاراژ با بیگانه هراسی و ترساندن طبقات خاص جامعه بریتانیا از مهاجران به راه انداختند. همه چهره هایی که در حزب محافظه کار و خارج از آن، با فشارهای سیاسی و تهییج محافظه کاران در جامعه، در نهایت دیوید کمرون را به اعلام رفراندوم درباره عضویت در اتحادیه اروپا وادار کردند، بر روی هم، به اندازه بوریس جانسون شهرت و نفوذ اجتماعی نداشتند.
این بوریس بود که با ورود مزورانه و غافلگیر کننده اش به کمپین های رفراندوم، با حمایت شورانگیز از برگزیت، ورق را به نفع خروج و علیه خواسته دیوید کمرون، برگرداند. او دو متن جداگانه برای انتشار آماده کرد، فکرهایش را کرد و با اراده برای زمین زدن کمرون و رسیدن به جایگاه او، به نفع برگزیت وارد صحنه شد!
بوریس در رسیدن به جانشینی کمرون، کم آورد و مجبور شد به وزارت خارجه قناعت کند.با ین حال، بوریس و یاران برگزیتی او بودند که با مقاومت جانانه در برابر برنامه های ترزا می، عملا او را از کار انداختند و در نهایت، در شرایطی که بوریس با اشتباهات و گاف های فاجعه بارش، از وزارت خلع شده بود، ترزا می مجبور به کناره گرفتن شد!
جامعهای که دو پاره شده در پس رفراندوم برگزیت، تماشاگر نبرد احزاب و جناح های درون احزاب بر سر برگزیت بود، ناگهان با کمپین رهبری حزب محافظه کار و جانشینی ترزا می روبرو شد. پیروزی بوریس چنان برای بسیاری طبیعی بود که ادامه راه نهایی کردن خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، راحت تر و نرم تر از آنچه پیش بینی می شد، رخ داد. بوریس به مرور، برگزیت را به یک واقعیت تبدیل کرد.
روند آسیب های اقتصادی و اجتماعی ناشی از برگزیت مکه تردیدی در آنها نیست هم به یکی از ابعاد زندگی بریتانیایی تبدیل شده است. افتخار اول و آخر بوریس در این سال ها، به رخ کشیدن توفیقش در خارج کردن مملکتش از اتحادیه اروپا است. حتی اگر اسکاتلند را در معرض رفراندوم دوباره استقلال و ایرلند شمالی را در مرز تنش و خشونت قرار داده باشد!
دولت لیز تراس، دولت برگزیت بوریس جانسون است. لیز تراس، همه توانش را برای سیاست های مهاجرتی افراطی در قالب استقلال بریتانیا از سیستم قضایی اروپایی به کار خواهد برد. چهره های مهم کابینه تراس هم سربازان نبرد برگزیتی در حلقه بوریس هستند. این کابینه برگزیتی بوریس است!
اقتصاد نوین بورسی
بوریس جانسون با کمپین انتخابات پایان سال ۲۰۱۹ و در هم شکستن حزب کارگر یکی از بالاترین میزان آراء و اکثریت های مجلس عوام در دهه های اخیر را به دست آورد. شکست دادن سیاستمدار نه چندان قابلی مانند جرمی کوربین، کار مشکلی نبود و نیست.
با این حال، آنچه بوریس با تحول سیاست ورزی حزبش در ماه های پس از نخست وزیری، نهایی کردن خروج از اتحادیه اروپا و اعلام انتخابات زودرس کرد، در واقع شروع دور تازه ای از سیاست محافظه کارانه مبتنی بر کنار گذاشتن رویکرد دیرین سخت گیری در هزینه کرد اجتماعی و اقتصادی بود. بوریس، وعده انتخاباتی پول پاشی و آغاز پروژه های عظیم و توزیع اعتبارات فراوان را ارائه داد که کمتر محافظه کاری چنین وعده هایی داده است.
او که یکی از فعالان پرشور مبارزه با تغییرات اقلیمی بوده و هست، رویکرد محافظه کاران درباره این موضوع را تغییر داد و از معدود سیاستمداران این حزب است که به قدر احزاب دیگر و حتی بیش از بسیاری از سیاستمداران رقیبش، درباره انرژی های پاک، گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی فعالیت کرده، مصاحبه کرده و برنامه اجرا کرده است!
اقتصاد مبتنی بر مبارزه با تغییرات اقلیمی و گسترش انرژی های پاک، البته موضوعی نیست که بوریس به عنوان یک محافظه کار، کاملا دنبال کرده باشد چون طبیعتا حمایت حزبش را در این باره ندارد که حزبی است مانند سایر محافظه کاران دنیا، علاقمند به نفت و گاز و مدیون کمک های مالی شرکت های نفتی. کابینه جدید بریتانیا در وضعیت خاصی است که بوریس ایجاد کرده است.
لیز تراس مجبور است تعهدات بوریس درباره مبارزه با تغییرات اقلیمی را دنبال کند و در همین شرایط، به خواسته های واقعی تراس و یارانش برای افزایش منافع شرکت های نفتی بریتانیایی رسیدگی کند!
اجتماع نوین بوریسی
بوریس با کمپین انتخاباتی دسامبر ۲۰۱۹ خود و شعارها و برنامه هایش در دوران پس از آن، رویکرد ایجاد تعادل تنعم و بهره مندی میان نواحی مختلف را به طور جدی اعلام و دنبال کرد. او حتی وزارتخانه ای را به منظور ایجاد تعادل و کمک به نواحی کمتر توسعه یافته، به ویژه در شمال انگلستان، تأسیس کرد.
این نواحی مراکزی بودند که بوریس در سال ۲۰۱۹ برای محافظه کاران فتح کرد و شکست های غافلگیر کننده به کارگرها تحمیل کرد. محافظه کاران نیاز به پول پاشی در این نواحی برای حفظ حمایت سنگرهای تازه فتح شده دارند. جدای از آن، خود بوریس جانسون در این نواحی محبوب است و تراس، به او برای پیروزی انتخاباتی در این نواحی، نیاز دارد. بوریس بعید است که چهره مهم کمپین های انتخابات آتی نباشد.
محافظه کاری نوین بوریسی
کابینه رنگارنگ و متعادل بوریس جانسون، در میان محافظه کاران بریتانیا و جهان، بی مانند بوده است. او از دوران شهرداری خود، اقلیت های نژادی را در ساختار اداری اش جلب کرد و در کابینه، تعادل نژادی را به شدت افزایش داد. اولین وزیر خزانه داری هندی الاصل را بوریس منصوب کرد که رویدادی تاریخی بود.
زنان به طور جدی در تقسیم سمت ها مورد توجه قرار گرفتند و رنگین پوستان و اقلیت ها، مناصب بالا و میانی را به طور بی سابقه ای اشغال کردند. کابینه فعلی، آیینه اراده بوریس است. سه منصب برتر بریتانیا را سه رنگین پوست احراز کرده اند و او با حمایت مستقیم خود، یک زن را بار دیگر بر صدر اداره کشور نشانده است. این کابینه بوریس است.